مبانی نظری و پیشینه تحقیق راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 43
امروزه برخلاف گذشته، دیدگاههای حاكم بر روانشناسی تربیتی بسیاری از عوامل و ابعاد یادگیری را قابل تغییر و اكتساب میدانند. یكی از نكات مهم كه همواره مورد تأكید شناخت گرایان است آموزشپذیری بسیاری از عوامل دخیل در یادگیری است. شناخت گرایان در آثارشان بر قابل یادگیری بودن خلاقیت، حل مسأله، راهبردهای شناختی و فراشناختی تأكید نمودهاند (بایلز وهمكاران[1] 2001 به نقل از مصرآبادی 1380).
افراد اغلب تصور میكنند كه تنها ارائه مواد آموزشی به فراگیران پاسخگوی مسئولیت آنان است. در حالی كه این تصور صحیحی نیست و مدرس، معلم، یا مسئولین آموزش باید راه و روش آموختن و یادگیری مواد ارائه شده را نیز به شاگردان بیاموزند (فردانش 1372، ص165).
در فعالیتهای آموزش علاوه بر برنامهریزی و سازماندهی منطقی محتوای آموزشی، باید توجه فراگیران را به اطلاعات جلب كرد و به آنها یاد داد كه اطلاعات را در حافظة بلند مدتشان رمزگردانی كنند و زمانی كه این اطلاعات را نیاز داشته باشند به درستی آنها را بازیابی كنند. البته جلب توجه فراگیران، به رمزگردانی اطلاعات و فرایند بازیابی آنها همیشه كار آسانی نیست. واقعیت اسفبار این است كه اغلب كودكان و بزرگسالان یادگیرندگان ناكارآمدی هستند (بایلد و اسنومن[2]، 1993)
واقعیت این است كه هنگامی كه ماهیت تكلیف یادگیری تغییر پیدا میكند فقط اندكی از فراگیران به این فكر میافتند كه متناسب با این تغییر، روشهای رمزگردانی خویش را تغییر دهند (همان منبع).
یكی از بحثهای مهم مربوط به این است كه آیا انجام یا اجرای راهبرد به خواست و نیت خود آگاه نیاز دارد یا نه؟ قائل بودن به خواست و نیت خودآگاه به عنوان یكی از ویژگیهای رفتار راهبردی منجر به رفتارهای زیادی خواهد شد كه از زمانهای گذشته به عنوان راهبردی محسوب میشدند و حالا به عنوان غیر راهبردی طبقهبندی میشوند. مثل پردازش خودكار و سطح بالای متن به وسیله خوانندگان خبره، اما راهبردها تقریباً همیشه بالقوه خودآگاه میباشند. مثلاً خوانندگان ماهر میتوانند خواندن را متوقف كرده و در مورد راهبرد مطالعه خود فكر كنند.
همچنین راهبردها به طور بالقوه قابل كنترل میباشد: بعنوان مثال مطالعه كنندگان خبره میتوانند قسمتهایی از متن را كه قادر به درك آن نیستند را به اختیار خود دوباره مطالعه كنند. (پریسلی[3] و همكاران، 1980)
در سه دهه گذشته بسیاری از محققان شناختی تحقیقات گستردهای در مورد راهبردهای شناختی انجام دادهاند. قسمت عمدهای از این تحقیقات مربوط به یكی از فرایندهای (تمرین، طبقهبندی و تصویرسازیذهنی) در حیطه محدودة یادگیری (مثلاً یادگیری فهرستی و یادآوری متن) بود. تحقیقات اخیر توجهی به فراشناخت و دانش طرحوارهای نداشت. تا اواسط دهه 70 میلادی مشخص شد كه انجام انواع مختلف فرایندهای شناختی نمیتواند برای ارائه یك راهبرد خوب كافی باشد و اینكه متغیرهای راهبردی، فراشناختی و دانش به طرقی پیچیده با هم در ارتباط هستند (براون[4]، برانسفورا، فیزارا، كامبیون، 1983؛ پریسلی، میدل، مك كورمیك، فاوست، میلر، 1985، به نقل از پریسلی و همكاران 1987).
راهبردهای شناختی برای كمك به فرد در دستیابی به هدفی خاص (برای مثال درك یك متن) مورد استفاده قرار میگیرند. تجارب فراشناختی معمولاً قبل و بعد از فعالیت شناختی میآیند. آنها اغلب هنگامی كه فعالیتهای شناختی موفق نیستند اتفاق میافتند مانند این شناخت كه فرد آنچه را كه خوانده متوجه نشده است. این بنبست فرایندهای فراشناختی را فعال مینماید و یادگیرنده تلاش میكند تا این موقعیت را تصحیح كند (رابتس و اردوس، 1993، به نقل از لوینگستون، 1997).
طبق نظر بوركوسكی (1990) پژوهشهای روانشناختی جدید سه یافته مهم را به ویژه در ارتباط با یادگیری دانشآموزان آشكار كردند. اولین یافته این است كه دانشآموزان باید راهبردی شوند و برای برقراری ارتباط بین دانش جدید و دانش قبلی به راهبردها بپردازند. یافته دوم این است كه دانشآموزان باید بردانش فراشناختی تسلط پیدا كنند و آن را برای كنترل تفكرشان مورد استفاده قرار دهند و یافته سوم این است كه دانشآموزان باوركنند كه آنها مسئول یادگیری خود هستند (به نقل از سیفرت، هیلر، 1992).
دو یافته اول به حوزة راهبردهای یادگیری مربوط است. دو جنبه از راهبردهای یادگیری وجود دارد: جنبة اول راهبردها به نقشهها یا فعالیتهای ذهنی مربوط است كه دانشآموزان ممكن است برای دریافت، نگهداری و بازیابی انواع متفاوت دانش و عملكرد مورد استفاده قرار دهند (ریچنی[5]، 1978).
این راهبردها بطور كلی بعنوان راهبردهای شناختی شناخته میشوند. راهبردهای شناختی ممكن است شامل فعالیتهایی مثل دریافت، انتخاب و سازماندهی اطلاعات، تمرین كردن موضوعات یادگیری، ارتباط موضوعات جدید با اطلاعات در حافظه و نگهداری و بازیابی انواع مختلف دانش بشوند (به نقل از سیفرت، هیلر، 1994) جنبه دوم راهبردها كه به یادگیری راهبرد با «یادگیری برای یادگیری»میپردازند راهبردهای فراشناختی نامیده میشوند. راهبردهای فراشناختی، فعالیتهای شناختی از قبیل نظارت، نظمدهی، برنامهریزی و پیشبینی را در برمیگیرند (براون، 1987، به نقل از سیفرت و هیلر، 1994).
[1] Baills & Hall & londs
[2] Snowman
[3] Pressley
[4] Brown
[5]
فهرست مطالب
مقدمه
تعریف راهبردهای یادگیری راهبردهای شناختی روشها و راهكارهای راهبردهای تكرارروشها و تاكتیكهای بسط و گسترش معنایی
راهبردهای فراشناختی دانش ویژه راهبرد دانش راهبرد انگیزش و راهبرد اسنادی تفاوتهای جنس در استفاده از راهبرد راهبردهای یادگیری و رشدپیشینه عملی تحقیق
پژوهشهای خارجیپژوهشهای داخلی
فهرست منابع فارسی فهرست منابع انگلیسیقیمت فایل فقط 18,000 تومان
برچسب ها : مبانی نظری و پیشینه تحقیق راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی , مبانی نظری و پیشینه تحقیق , راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی , مبانی نظری , پیشینه تحقیق راهبردهای شناختی و فراشناختی , میزان موفقیت تحصیلی
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه
می خواهید دیدگاه خود را ارسال کنید؟ وارد حساب کاربری خود شوید
اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید